Degardis music 88 number of art of music magazine Tehran / Iran 2016

به آفتاب آلوده ام
نگاهی به البوم های شیدانی درون یک و دو از فرشاد رمضانی

مجله گزارش موسیقی شماره 88

سال نشر: 1395

نگارنده: محمد بیگی

 

تئودور آدورنو یکی از مهمترین نظریه پردازان مکتب فرانکفورت در کتاب نظریه‌ی زیبایی شناسی می‌نویسد: «آنچه اثر از مخاطبش طلب می‌کند شناخت است، البته شناختی که با آن منصفانه برخورد کند» به‌نظر می‌رسد در بحث موسیقی راک و آثاری که قابل تامل است این شناخت بسیار مهم و ضروری می‌باشد. منظور آدورنو از شناخت نگاه زیبایی شناسی و جهان اندیشه‌ی مخاطب است که در برخورد با آثار هنری شکل می‌گیرد. برای مثال برای مخاطبی که درک درستی از نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی ندارد شاید دیدن آثار مارک روتکو و یا گرهارد ریشتر چندان خوشایند نباشد و نتواند درک درستی از رنگ‌ و فرم داشته باشد. این موضوع در زمینه‌ی موسیقی راک هم صدق می‌کند و انتظاری از شنونده‌ی عام این روزهای موسیقی ما نیست که بتواند در بازار مافیایی موسیقی کشورمان آثار اندیشمند و پویا را بشناسد و با آن ارتباط برقرار کند. یکی از آن آثار جدی و به‌یادماندنی موسیقی راک ایران آلبوم‌های شیدایی درون 1 و 2 است؛ اثری که خوشبختانه از اشعار کلاسیک بهره مند شده و فرشاد رمضانی به‌خوبی توانسته آن را در قالب موسیقی راک جای دهد تا باز هم این تئوری که موسیقی راک برای کلام فارسی مناسب نیست به‌چالش کشیده و نقض شود
آلبوم شیدایی درون یک بین سال‌های 81 و 83 با آهنگسازی کاوه یغمایی ساخته شد و در سال 93 و به‌صورت رسمی منتشر شده است. همین که مخاطب متوجه می‌شود این اثر ده سال از عمرش گذشته و منتشر شده این ظرفیت را برای او ایجاد می‌کند که اثر هنری فاخر به‌هیچ عنوان تاریخ انقضا ندارد و اگر مخاطب با زیبایی شناسی آشنا باشد هیچ‌گاه برایش تعجب آور نیست که آفریننده‌ی اثر چرا این مدت را برای ارائه‌ی رسمی آلبوم موسیقی صبر کرده است. اولین نکته‌ای که مخاطب را به‌خود جذب می‌کند نقاشی جلد آلبوم است که توسط کیوان عسگری طراحی شده است. کاور آلبوم‌ در این ژانر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و گاه مخاطب حرفه‌ای قبل از گوش دادن به‌موسیقی معنا و مفهوم اثری که می‌خواهد با آن رو به‌رو شود را درک خواهد کرد. کیوان عسگری جهان اندیشه‌ی فرشاد رمضانی را به تصویر کشیده؛ جهانی که به‌نظر می‌آید سرد، دل مرده و تنهاست. این آلبوم از سه قطعه‌ی با کلام تشکیل شده که در این سه اثر از اشعار فروغ فرخزاد استفاده شده است. نکته‌ی جالب توجه قرار دادن قسمتی از شعر «زندگی» به‌عنوان کورس در شعر «بعدها» است که فرشاد رمضانی به‌زیبایی به‌این ترکیب دست زده است. موسیقی این آلبوم با فراز و فرودهایی در جریان است، تغییر تمپو و وجود واریوسان‌های ریتمیک متعدد، که البته از مشخصات اصلی پراگرسیو راک به‌حساب می‌آید. نکته‌ای که باید به‌آن توجه داشت این است که فضا سازی‌ها و ارائه‌ی ملودی زیبا به‌خوبی مخاطب را در فضای اثر به‌چالش می‌کشد. گاه موسیقی نمی‌خواهد که به‌صورت کامل در اختیار کلام باشد و نقش خود را خارج از وابستگی به‌کلام بازی می‌کند و در عین حال به‌ایجاد فضای مناسب برای آفرینشی از اندیشه‌ی جهان شعر هم می‌پردازد. قطعه‌ی پایانی این آلبوم اینسترومنتال (بدون کلام/سازی) است که مسعود همایونی به‌زیبایی فضای دگردیسی را به‌نمایش گذاشته است
آلبوم شیدانی درون 2 فضای متفاوتی نسبت به‌آلبوم اول دارد و دیگر نشانی از فریادهای غم آلود فرشاد رمضانی که در شیدایی درون 1 دیدیم به‌گوش‌مان نمی‌رسد. بصیر فقیه نصیری آهنگساز این آلبوم می‌نویسد: «این شیدایی دغدغه‌های موزیکال سال‌های 83 تا 85 است. زمانی که با هم‌فکری و همراهی فرشاد رمضانی در پی یافتن راهی برای بیان احساس و درک خود از شعر و رسیدن به‌بیان موسیقایی آن بودیم» در کنار شاعران نامداری همچون فروغ فرخزاد و سهراب سپهری، بهمن بهمن‌دار و هاله مشتاقی‌نیا نیز اشعارشان به‌چشم می‌خورد. فضای موسیقی حاکم بر این آلبوم از موسیقی پراگرسیو راک که در شیدانی درون 1 شاهد بودیم بی‌بهره است و بیشتر در فضای اسپیس راک و سافت راک قرار دارد. قطعه‌ی «شاسوسا» نوعی آرت راک را به نمایش گذاشته است که خصوصیات آن شخصیت یافته به‌وسیله‌ی مطالب و موضوعات اشعار با شکلی بلند نظرانه را داراست که در موسیقی آن فرم‌های گاه جز و کلاسیک به‌گوش می‌رسد. کلمه‌ی شاسوسا نام مخروبه‌ای است که سهراب سپهری بسیاری از اوقات خود را در آن‌جا سپری کرده و این واژه به‌معنای الهه‌ی عشق است و نیمه‌ی گم شده‌ی یک مرد که در جسم زنی پیدا می‌شود. موسیقی گروه دگردیس راهی اندیشمندانه‌ای را پیش گرفته است؛ راهی که مخاطب را وادار می‌کند برای درک بهتر این اثر آلبوم را بارها گوش دهد تا هر بار پنجره‌ای جدید در دنیای موسیقی به‌رویش باز شود. فرشاد رمضانی در انتخاب اشعار، خصوصا در آلبوم شیدانی درون 1 بسیار پویا عمل کرده و این نکته‌ای است که بسیاری از موسیقی‌دانان از دانش آن بی‌بهره‌اند. در کشور ما که ادبیات جایگاهی جدی دارد برای آفرینش آثار هنری با کلام فارسی این نکته ضروری ا‌ست که خواننده و آهنگساز درک درستی از شعر داشته باشند که در این آلبوم این درک به‌خوبی مشهود است
باید در نظر داشت که خوشی لحظه‌ای و شادی صوری تبدیل به‌بهانه‌ای برای معاف داشتن شنونده از اندیشیدن به‌کل می‌شود که فهم آن مستلزم گوش سپردن دقیق و راستین است. این را تئودور آدورنو، فیلسوف، جامعه شناس، موسیقی‌دان، منتقد موسیقی، ادبیات و البته آهنگساز می‌گوید. فرشاد رمضانی در مسیری حرکت می‌کند که برایش اهمیت ندارد بازار روز موسیقی و تهیه کنندگان چه می‌خواهند؛ وی ترجیح می‌دهد مخاطبان کم اما فهیم داشته باشد تا اینکه بخواهد خود را آلوده‌ی مافیای موسیقی کند. امید است به‌زودی شاهد ساخت اثری تازه و همچنین اجراهای زنده از وی در کشورمان باشیم