نگاهی به آلبوم منشور از کاوه یغمایی
مجله هنر موسیقی، شماره 160
سال انتشار: 1395
نگارنده: محمد بیگی
کاوه یغمایی برای هواداران موسیقی راک در کشورمان نامی آشنا است. بسیاری از هواداران وی، یغمایی را با کنسرت «مترسک» که در سال 1382 اجرا شد، به یاد می آورند؛ کنسرتی که هنوز هم یکی از بهترین اجراهای زنده ی موسیقی کشورمان در دهه ی هشتاد در این ژانر به حساب می آید. در سال 1382 نخستین آلبوم رسمی او با عنوان «مترسک» وارد بازار شد؛ آلبومی که از نظر ساختار و آهنگسازی در زمان خود جدید و رو به جلو بود. غیر از آهنگسازی و نوازندگان و صدای پس زمینه (بک وکال) خوبی که در این آلبوم شاهد بودیم، کاوه یغمایی با ترانه های متفاوتی از «مزدا شاهانی» آلبوم خود را عرضه کرد. یکی دیگر از نقاط مثبت این آلبوم ساخت آهنگ «مترسک» با دو تنظیم متفاوت و عرضه ی آهنگ بدون کلام «پرتگاه» بود. در سال های بعد کاوه یغمایی تصمیم به ترک ایران گرفت و به ونکوور کانادا رفت
از نگاه نگارنده، وی موفقترین آلبوم خود را با عنوان «سکوت سرد» در سال 1386 عرضه کرد. در این آلبوم شاهد سه قطعه ی بسیار خوب اعتراضی هستیم؛ درست همان چیزی که از یک خواننده ی موسیقی راک انتظار میرود. قطعه ی نخست وی با عنوان «اولین حرف» به موضوع تردید جوانان ایرانی برای ماندن یا رفتن از کشورشان میپردازد؛ چیزی که خودِ کاوه به خوبی آن را در خارج از ایران درک کرده بود. یکی دیگر از ترانه های اعتراضی او آهنگ «نسل سوخته» است. در این اثر یغمایی یادآور نسلی میشود که میخواست به رؤیاهای خود برسد، اما با شروع جنگ ایران و عراق رؤیاهای نسل او همه نقش بر آب شدند و امروز آسمانش در قابی از حصار قرار گرفته است. سرانجام سومین ترانه ی اعتراضی این آلبوم «تب صفر» نام دارد که به شرح فداکاری کسانی که در جنگ ایران و عراق کشته و زخمی شدند، پرداخته است و کنایه به آدم هایی میزند که گاه یادشان رفته که چه کسانی برای سرزمینشان از جان و دل مایه گذاشتند. سه ترانه ای که به آن اشاره شد توسط «روزبه بمانی» سروده شده است. کاوه یغمایی پس از انتشار این آلبوم در ونکوور کانادا کنسرت موفقی داشت که در آن به اجرای قطعات دو آلبوم خود و چند تک ترانه (سینگل تراک) پرداخت. تمام نوازندگان همراه وی به جز «نیلوفر فرزندشاد» (همسر کاوه یغمایی و نوازنده ی پیانو و کیبورد) غیرایرانی بودند. پس از ارائه ی دومین آلبوم، کاوه یغمایی از ارائه ی آلبومی جدید به هواداران خود خبر داد
آلبوم تازه ی وی، «منشور» که در مرداد ماه سال جاری منتشر شده است از نُه قطعه تشکیل شده و در استودیو کاپلنکرانچ شهر ونکوور ضبط شده است. تمامی قطعات به غیر از آهنگ «زخمی» توسط کاوه یغمایی آهنگسازی شده اند. «دنیل ادیر» (درامز)، «دیوید اسپایدل» (گیتار بِیس)، «براین پولسن» (گیتار الکتریک)، نیلوفر فرزندشاد (پیانو/ کیبورد/ بکوکال) و «دیوید استیل» و «ساتگین یغمایی» به عنوان صدای پس زمینه (بک وکال) در این آلبوم با وی همکاری کرده اند. در این اثر باز هم کاوه یغمایی با روزبه بمانی کار کرده است ولی ترانه هایی از «حسین غیاثی» و «میثم یوسفی» نیز به چشم میخورد. طرح جلد آلبوم هم، مانند کارهای قبلی این هنرمند، عکس خودِ یغمایی را دربردارد؛ چیزی که در موسیقی راک کمتر شاهد آن هستیم و بیشتر هنرمندان این ژانر طرحی از محتوای اثر ارائه شده را روی جلد آلبوم انتخاب میکنند. موسیقی کاوه یغمایی در همان راهی پیش میرود که در دو آلبوم قبلی شاهد بودیم. وجود اینتروهای زیبا، سولوها و ریف های بجای گیتار الکتریک، فضاسازی های مناسب و وکال و تحریرهای خاصی که بیگمان ما را یاد «کورش یغمایی» می اندازد. اما تفاوت بسیار زیادی که این اثر با آلبوم قبلی وجود دارد در انتخاب ترانه هاست. کاوه یغمایی پس از ارائه ی آلبوم «سکوت سرد» در مصاحبه ای اعلام کرده بود: «من همیشه در کارهای هنری ام انسان معترضی هستم.» بله، درست است. همان چیزی که یک طرفدار جدی موسیقی راک از هنرمند خویش انتظار دارد. آن هم اعتراض به مضامینی که انسان را در دام ایدئولوژی انداخته و زندگی را برایش دشوار و به دور از خردگرایی میکند. «گئورک لوکاچ» در کتاب زیبایی شناسی که در سال 1963 منتشر کرد، یادآور میشود که «هنر از زندگی هر روزه بر می آید، پس باید به نیازهای انسانی این زندگی پاسخ دهد. هنر هم محصول تکامل اجتماعی است و هم ابزاری که با آن آدمی خود را و مناسبات تاریخی و اجتماعی را میسازد.» بدون تردید عشق در زندگی انسان ها نقش مهمی دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت و به هنرمندی که به این موضوع بپردازد ایرادی نیست؛ اما با نگاه لوکاچ ساختن این مناسبات تاریخی آن هم در کشور ما و بهتر بگوییم در جهان ما که هر روز بیرحمیِ بزرگی جای بیرحمیِ کوچکتری را میگیرد، کار اعتراضی خود سمبلی است از مدرنیسم که اگر به کار نرود کار عشق و دوست داشتن و در کل انسان تمام میشود. پس هنرمند امروزی که در جهانش هر روز بین 10 تا 15 هزار انسان از گرسنگی میمیرند، مناسب است که آفرینش خود را در راستای بازگویی این واقعیت های هولناک زندگی به کار بندد. اما نکته اینجاست که در آلبوم جدید کاوه یغمایی، کمتر شاهد ترانه های اعتراضی هستیم و این هنرمند بیشتر به اجرای ترانه های عامه پسند پرداخته است. اثری که کمی رنگ و بوی اجتماعی به خود دارد ترانه ی «شب سرد» است که نیلوفر فرزندشاد که بیشتر آن را به عنوان مدرس و نوازنده ی کیبورد میشناسیم، سروده است؛ ترانه ای که زبان سرخی ندارد و بیشتر از تنهایی انسان معاصر سخن میگوید و مخاطب را در فضای غربت زدهی شهری میبرد که سکوت و انزوا آن را فرا گرفته و انسان هایی که تشنه ی حرف زدن هستند
قطعه ی «کوچه» اثری متفاوت در این آلبوم است؛ تغییر تمپو و فراز و فرودها، این آهنگ را جذاب جلوه میدهد و ترانه هم کمی اعتراضی است که جای خالی این نوع ترانه ها در آلبوم به چشم میخورد. قطعه ی متفاوت دیگر این آلبوم «زخمی» نام دارد که کورش یغمایی آهنگساز آن است. فضای متفاوت و آرام قطعه و سولوی زیبای ابتدای این اثر ما را در فضای متفاوتی قرار میدهد؛ فضایی که یغمایی در آلبوم های پیشین با قطعات «میبینمت هنوزم» یا «باور ریزش برگ» تجربه کرده است
کاوه یغمایی برای طرفداران موسیقی راک بدون تردید چهره ای محترم است؛ اما انتظار میرود در ارائه ی آثار بعدی وی شاهد خوانش همان ترانه های اعتراضی باشیم که در آلبوم «سکوت سرد» به گوشمان رسید. حال مخاطب این هنرمند نمیداند که آیا با افزایش سن کاوه یغمایی نگاه ایشان به کارهای اعتراضی عوض شده است یا اینکه ارائه ی این اثر با مجوز از وزارت ارشاد سبب شده که وی از خنیاگری و عاصی بودن از دنیای امروز دست بکشد که اگر این موضوع صادق باشد شاهد چیزی به نام خودسانسوری هستیم که برای یک هنرمند در شرایط امروز امری طبیعی است، اما ارائه و عرضه ی آن ضروری به نظر نمیرسد